
چکیده
این مقاله به بررسی چالش های چند وجهی که زنان در مشارکت سیاسی در ایران با آن مواجه هستند، میپردازد. این مقاله موانع فرهنگی، اجتماعی و ساختاری را شناسایی میکند که مانع از مشارکت زنان در فرآیندهای سیاسی میشود و همچنین نقش چارچوب های دولتی و نهادی را بررسی میکند. این مطالعه از روش شناسی کیفی استفاده کرده و داده ها را از منابع مختلف، از جمله مصاحبه ها، مرور ادبیات و مطالعات موردی تحلیل میکند. یافته ها نشان میدهد که نرُمهای پدرسالارانه ریشه دار، محدودیتهای قانونی و سیستم های حمایتی ناکافی به طور قابل توجهی مانع از مشارکت سیاسی زنان میشود. این مقاله با ارائه توصیه هایی برای اصلاحات سیاستی به منظور افزایش نمایندگی و مشارکت زنان در تصمیم گیری های سیاسی به پایان میرسد.
مقدمه
چشم انداز سیاسی در ایران چالش های قابل توجهی برای مشارکت زنان ارائه میدهد. با وجود برخی پیشرفت ها در سال های اخیر، زنان همچنان در دفاتر سیاسی و فرآیندهای تصمیم گیری تحت نمایندگی قرار دارند. هدف این مقاله تحلیل موانع مختلفی است که زنان در تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در ایران با آن مواجه هستند و بر نگرش های فرهنگی، چارچوب های قانونی و دینامیک های اجتماعی تمرکز دارد.
مرور ادبیات
موانع فرهنگی
نرُمهای فرهنگی در ایران غالبا تعیین میکنند که نقش های رهبری عمدتا مردانه است. این تصور توسط باورهای سنتی تقویت میشود که مردان را به عنوان تصمیم گیرندگان اولویت میدهند. تحقیقات نشان میدهد که پذیرش اجتماعی رهبری زنان نه تنها در میان مردان بلکه در میان خود زنان نیز محدود است .تأثیر باورهای مذهبی این مسئله را پیچیده تر میکند، زیرا تفسیرها ی قوانین اسلامی .)DW2013, )Mirtorabi et ., ) اغلب محدودیت هایی برای حقوق و نقشهای زنان در زندگی عمومی توجیه میکنند.
موانع اجتماعی
شبکه های اجتماعی نقش مهمی در بسیج سیاسی ایفا میکنند. زنان معمولا به دلیل تاریخچه ی از عرصه های سیاسی دسترسی محدودی به این شبکه ها دارند. کمبود راهنمایی و حمایت exclusion علاوه .)Eagly & Carli نیز این مشکل را تشدید میکند ( , ۲۰۰۷ established از شخصیت های سیاسی بر این، انتظارات اجتماعی درباره مسئولیت های زنان در نقش های مراقبتی میتواند آنها را از دنبال کردن حرفه های سیاسی باز دارد .
موانع ساختاری
چارچوب های قانونی و شیوه های نهادی به طور قابل توجهی مانع مشارکت زنان در سیاست میشوند.
بسیاری از قوانین ریشه دار در ساختارهای پدرسالارانه هستند که حقوق زنان را محدود میکنند. به عنوان مثال، قانون اساسی ایران و کدهای قانونی بعدی غالبا منعکس کننده ی نقشهای سنتی جنسیتی علاوه بر این، سیستم انتخاباتی .)Mirtorabi et al هستند که زنان را حاشیه نشین میکنند ( , . ۲۰۲۱ حمایت میکند و زنان را که ممکن است منابع یا established معمولا از احزاب و نامزدهای ارتباطات لازم را نداشته ۲۰۱۴ (. باشند، کنار میزند . Karpowitz & Mendelberg, )
روش شناسی
این مطالعه از طراحی تحقیق کیفی استفاده کرده و شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سیاستمداران
زن و فعالان است، همچنین یک مرور جامع ادبیات دارد. نمونه شامل زمینه های متنوعی است تا دامنه
وسیعی از تجربیات را پوشش دهد. تحلیل داده ها شامل کدگذاری سیستماتیک برای شناسایی موانع مشترک است که زنان در سیاست با آن مواجه هستند.
یافته ها
نرُمها و کلیشه های فرهنگی
شرکت کنندگان تأکید کردند که نگرشهای فرهنگی تأثیر قابل توجهی بر آرزوهای سیاسی آنها دارد. بسیاری گزارش کردند که به دلیل کلیشه های جنسیتی درباره توانایی هایشان مورد تردید قرار گرفته اند. یکی از شرکت کنندگان اشاره کرد که او اغلب درباره صلاحیت خود نسبت به همتایان مردش مورد سؤال قرار گرفته است .
تجربیات خشونت و آزار
تعداد قابل توجهی از پاسخ دهندگان تجربیات آزار و تهدید را هم آنلاین و هم آفلاین به اشتراک گذاشتند. این خشونت نه تنها بر سلامت روان آنها تأثیر منفی میگذارد بلکه نامزدهای بالقوه را نیز از ورود به سیاست دلسرد میکند. یکی از مصاحبه شوندگان توصیف کرد که در طول کمپین خود پیامهای تهدیدآمیز دریافت کرده است که او را مجبور به تجدیدنظر درباره مشارکتش در سیاست کرده است.
دسترسی به منابع
دسترسی به منابع مالی به عنوان یک مانع حیاتی ظهور کرد. زنان معمولا برای تأمین مالی کمپین ها بامشکل مواجه هستند زیرا دسترسی محدودی به شبکه ها و سیستم های حمایتی دارند. چندین شرکت کننده اشاره کردند که مجبور بودند فقط بر پس انداز شخصی یا کمکهای کوچک تکیه کنند و نه حمایت مالی قابل توجهی از احزاب سیاسی .
دینامیک احزاب سیاسی
بسیاری از پاسخ دهندگان از عدم تمایل احزاب سیاسی خود برای ترویج نامزدهای زن ابراز نا امیدی کردند. برخی اشاره کردند که موقعیت های رهبری حزبی عمدتا در اختیار مردان است که نسبت به تغییر مقاومت دارند. این عدم حمایت درون احزاب فرصتهای پیشرفت زنان را محدود میکند.
بحث
یافته ها تعامل پیچیده ای بین عوامل فرهنگی، اجتماعی و ساختاری را نشان میدهند که مانع مشارکت چندین ذینفع وجود involving سیاسی زنان میشود. برای مقابله با این چالشها نیاز به رویکرد جامع دارد:
۱ . تغییر فرهنگی: ابتکاراتی که هدفشان تغییر نگرش های اجتماعی نسبت به رهبری زنان است،ضروری هستند. کمپین های رسانه ای میتوانند کمک کنند تا کلیشه ها چالش شوند و نمایندگی مثبت از زنان در سیاست ترویج یابد.
۲ . شبکه های حمایتی: ایجاد برنامه های راهنمایی میتواند راهنمایی و حمایت لازم را برای سیاستمداران زن جوانتر فراهم کند.
رویدادهای شبکه سازی خاص برای زنان نیز میتواند ارتباطات داخل عرصه سیاسی را تسهیل کند.
۳ . اصلاحات قانونی: دولتها باید سیاست هایی را پیاده سازی کنند که نمایندگی جنسیتی در انتخابات را ترویج دهد، مانند سهمیه هایی برای نامزدهای زن. حفاظت قانونی در برابر خشونت مبتنی بر جنسیت در سیاست باید تقویت شود تا محیط امنتری برای زنان ایجاد شود .
۴ . مشارکت احزاب: احزاب سیاسی باید متعهد شوند تا تنوع را در صفوف خود ترویج دهند و با فعال کردن حمایت از نامزدهای زن، ساختارهای حزبی شمول پذیر ایجاد کنند.
نتیجه گیری
چالش هایی که زنان در سیاست با آن مواجه هستند، عمیقا ریشه دار بوده و ناشی از نرُمهای فرهنگی، دینامیک های اجتماعی و موانع ساختاری است. اما با تلاش هماهنگ دولتها، سازمان های جامعه مدنی و احزاب سیاسی، امکان ایجاد محیطی مناسب برای مشارکت سیاسی زنان وجود دارد. با پرداختن به این موانع از طریق اصلاحات قانونی، ابتکارات تغییر فرهنگی و شبکه های حمایتی، میتوانیم راه را برای نمایندگی بیشتر زنان در نقش های رهبری سیاسی هموار کنیم.
دستیابی به برابری جنسیتی در سیاست تنها یک مسئله عدالت نیست بلکه برای پرورش حکمرانی شمول پذیر که نمایان گر دیدگاه های متنوع جامعه باشد نیز ضروری است.
توصیه ها
۱ . ترویج سیاستهای حساس به جنسیت: دولت ها باید سیاستهایی توسعه دهند که به طور خاص چالش های منحصر به فردی را که زنان در سیاست با آن مواجه هستند هدف قرار دهد.
۲ . تقویت چارچوبهای قانونی: بازنگری قوانین موجود باید هدفش حذف شیوه هایی باشد که علیه زنان تبعیض آمیز هستند.
۳ . افزایش کمپینهای آگاهی بخشی: کمپین های آگاهی عمومی باید بر اهمیت مشارکت زنان در سیاست تمرکز کننده هایی که بر روی حقوق زنان کار میکنند میتواند .
۴.تقویت سازمانهای جامعه مدنی: حمایت از تلاش ها برای دستیابی به برابری جنسیتی در سیاست را تقویت کند.
منابع
موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران . .)DW2013 ( –
). Through the Labyrinth: The Truth About How Women Become 2007Eagly, A.H., & Carli, L.L. ( Leaders. Harvard Business Review Press.
). Gender Inequality in Political Decision Making: Evidence 2014Karpowitz, C.F., & Mendelberg, T. ( from Experimental Research. American Political Science
Review.
واکاوی مناسبات موانع .)Mirtorabi, H., Mohammadshahi, H., & Chini-Chian, N2021. ( –
مشارکت سیاسی زنان و قوانین موضوعه در نظام جمهوری اسلامی ایران.