انقلاب اسلامی چه به ما داد ؟ چه گرفت ؟
یادداشت دکتر تقی سالک روزنامه نگار و پژوهشگر پیرامون اینکه چرا انقلاب کردیم.

تقی سالک : ترم دوم دانشگاه گاهی بین دو تن از هم اتاقی هایم بحثی در می گرفت که انقلاب اسلامی چه نفعی برای ملت ما داشت ؟ یکی سرسختانه دفاع می کرد و دیگری با اشاره به مشکلات اقتصادی ، گرانی و مقایسه آن با دوران پهلوی کمی منتقد انقلاب بود و باز آن یکی می گفت: مگر ما برای سیب زمینی و پیاز انقلاب کردیم ؟ و …که در نهایت هیچ یک قانع نمی شدند !
این سوال اساسی هم سالان و هم نسلان من است که اصلا چه ضرورتی به قیام و سرنگونی حکومت پهلوی بود ؟ بسیار پیش می آید که بزرگان ما رفاه و امکانات موجود در حکومت شاهنشاهی را تعریف و تمجید می کنند و آن دوران را بهتر از وضع فعلی می دانند و بعضی از جوانان که در شور این دوران به سر می برند حسرت می خورند که افسوس ما آن روزها نبودیم و ای کاش روزگار کنونی هم به مانند آن دوران بود ! این شاید یکی از ضعف های مسوولان باشد که بعد از گذشت چهل و چهار سال از پیروزی انقلاب نتوانسته اند پاسخ برخی از سوالات نسل بعد از انقلاب را بدهند و در جریان اغتشاشات اخیر هم ، یکی از نقاط ضعف که منجر به استفاده دشمنان و تحریک برخی جوانان و نوجوانان شد ، همین عدم تبیین صحیح دستاوردها و پذیرش اشتباهات بود .
برای اینکه بدانیم انقلاب اسلامی به ما چه داد باید به امام راحل رجوع کنیم .رهبر کبیر انقلاب اسلامی می فرمود :… آمده ام که بزرگواری شما را حفظ کنم .من آمده ام که دشمن های شما را زمین بزنم . من آمده ام که ملت را یک ملت مستقل کنم … من آمده ام که دست اجانب را از این مملکت کوتاه کنم …صحیفه امام جلد ۶ صفحه ۴۹ . آن چه مورد نظر آن مرد اندیشمند بود ،حفظ کرامت ایرانیان به عنوان مردمی متمدن و بزرگ و رهایی از بند قدرتها بود. اینکه ما همه چیز را بر مبنای اقتصادی و آزادی و بی بندوباری بسنجیم غلط است . هر چند رفاه اجتماعی و اقتصادی از جمله برنامه های امام بود و در سخنرانی اش در ۱۲ بهمن به آن اشاره کردند و تامین مناسب معیشت مردم از وظایف اصلی حکومتهاست .
امام خمینی(ره) رفاه اجتماعی را در کنار کمال معنوی همسان می خواهند .به هر حال هر حرکتی خلاف جریان معمول دنیا هزینه و سختی دارد و ما هم به اندازه کافی هزینه داده ایم . جنگ و تحریم اقتصادی و ترور و فتنه انگیزی و …ولی چیزی به دست آورده ایم که همانا عزت و استقلال است .حداقل می دانیم کسی نیست که ارباب ما باشد و آمر ما .در تاریخ آمده که وقتی رضاخان خبر حمله متفقین به تهران را می شنود دستور می دهد با سفرای انگلیس و شوروی تماس بگیرند و علت را جویا شوند ولی آنها به بهانه خواب جواب شاه مملکت را نمی دهند و یا زمانی که کنفرانس تهران برگزارشد ، هیچ کدام از سران سه قدرت بزرگ آن زمان شاه مملکتی را که در کشور کنفرانس گذاشته اند و چند شبی خوردند و خوابیدند به حضور نپذیرفتند !
انقلاب ما را از دامان استعمار و استکبار گرفت و ایران را از مسیر همنوایی با قدرتهای ظالم خارج کرد ، در ازای آن اختیار عمل و تعیین سرنوشت را به ما داد .چرا می خواهیم این حرکت عظیم را در چارچوب چند چیز کوچک محدود کنیم ؟ البته باید اشتباهات را بپذیریم و وقوع خطاها اجتناب ناپذیر است . اما این حرکات اشتباه را نباید حربه ای کنیم برای حمله به اساس یک حرکت بزرگ و آرمانی درست .